اکتساب فناوری: از خرید تا بومیسازی در حوزه سلامت و توانبخشی
اکتساب فناوری: از خرید تا بومیسازی در حوزه سلامت و توانبخشی

مقدمه
در چند دهه اخیر، آهنگ تغییرات فناورانه بهگونهای شتابمند شده که تقریباً همه بخشهای اقتصادی، اجتماعی و بهویژه نظامهای سلامت و توانبخشی را تحت تأثیر قرار داده است. ورود فناوریهای نو—از هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء تا تجهیزات زیستپزشکی پیشرفته—فرصتهای جدیدی برای افزایش کیفیت خدمات، کاهش هزینهها و گسترش دسترسی به مراقبتها ایجاد کرده است. با این حال، دستیابی صرف به یک تکنولوژی جدید بهتنهایی کافی نیست؛ مسئله اصلی توانمندسازی سازمانها و سیستمها برای جذب، اقتباس و استفاده پایدار از آن فناوری است. به همین دلیل مفهوم «اکتساب فناوری» فراتر از خرید کالا یا نرمافزار جلوه میکند و شامل مجموعهای از فرایندهای شناسایی نیاز، انتخاب راهحل مناسب، انتقال دانش، بومیسازی، آموزش نیروی انسانی و تداوم پشتیبانی فنی و مدیریتی میشود.
این مقدمه تلاش میکند خواننده را برای درک این نکته آماده سازد که اکتساب فناوری یک فرایند چندمرحلهای و بینرشتهای است که موفقیت آن مستلزم برنامهریزی راهبردی، سرمایهگذاری در سرمایه انسانی، تعامل با بازیگران بینالمللی و بومیسازی مبتنی بر شواهد بالینی است. در ادامه مقاله بهطور نظاممند هر یک از این اجزا بررسی میشود تا خواننده تصویری روشن از اقدامات لازم برای دستیابی به فناوریهای مؤثر و پایدار، مخصوصاً در بخشهای تأثیرگذار حوزه سلامت مانند توانبخشی، بهدست آورد.
اهمیت اکتساب فناوری
- افزایش رقابتپذیری: سازمانها و بنگاهها با جذب فناوریهای نوین میتوانند کارایی، کیفیت و نوآوری خود را افزایش دهند و در بازار رقابتی بمانند.
- ارتقای کیفیت خدمات: در بخشهای سلامت و توانبخشی، فناوری جدید میتواند اثربخشی درمانی را افزایش داده و دسترسی بیماران به خدمات را بهبود بخشد.
- کاهش هزینهها و زمان: اتوماسیون و ابزارهای کارآمد میتوانند هزینههای عملیاتی را کاهش و فرایندها را تسریع کنند.
- تولید دانش و ظرفیت داخلی: اکتساب فناوری همراه با انتقال دانش موجب ایجاد توانمندیهای داخلی و کاهش وابستگی بلندمدت میشود.
- تطابق با استانداردهای بینالمللی: دستیابی به فناوریهای پذیرفتهشده جهانی برای برقراری همکاریهای بینالمللی و صادرات کالا و خدمات حیاتی است.
راههای اکتساب فناوری
اکتساب فناوری را میتوان از چند مسیر متفاوت دنبال کرد که هر کدام مزایا و محدودیتهای خود را دارند:
1. خرید مستقیم (Import/Procurement)
خرید تجهیزات یا نرمافزارهای آماده از شرکتهای خارجی یا داخلی سریعترین راه برای دسترسی به فناوری است. برای سازمانهایی که نیاز فوری و مشخص دارند، این روش مناسب است.
- مزایا: سرعت، تضمین کیفیت (در صورت انتخاب تأمینکننده معتبر)، دسترسی به فناوریهای تکمیلشده.
- معایب: هزینه بالا، وابستگی به تأمینکننده، نیاز به خدمات پس از فروش و آموزش.
2. انتقال تکنولوژی (Technology Transfer)
شامل قراردادهای انتقال دانش، لایسنسینگ، جوینت ونچر (سرمایهگذاری مشترک) و قراردادهای همکاری برای انتقال فرآیندها و دانش فنی است.
- مزایا: ایجاد ظرفیت تولید یا خدمات داخلی، امکان بومیسازی.
- معایب: پیچیدگی حقوقی، نیاز به نیروی انسانی متخصص.
3. همکاری پژوهشی و دانشگاهی
قرارداد با دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی یا شرکتهای نوپا برای توسعه مشترک فناوری یا تأمین راهحلهای سفارشی.
- مزایا: دسترسی به تحقیق و توسعه (R&D)، نوآوری، هزینه نسبتاً کمتر در مرحله اولیه.
- معایب: زمانبر بودن فرایند، عدم تضمین موفقیت تجاری.
4. سرمایهگذاری در نوآوری داخلی (In-house R&D)
تأسیس یا تقویت واحدهای تحقیق و توسعه درونسازمانی برای طراحی و تولید فناوری مطابق نیازهای خاص.
- مزایا: استقلال فناورانه، کنترل کامل بر مالکیت فکری.
- معایب: نیاز به سرمایهگذاری بلندمدت، ریسک توسعه.
5. جذب نیروی انسانی و آموزش (Human Capital Acquisition)
استخدام مهندسان، محققان یا متخصصان و سرمایهگذاری در آموزش کارکنان برای ایجاد توانایی استفاده و نگهداری فناوری.
- مزایا: انتقال دانش عملی و تئوریک، افزایش بهرهوری.
- معایب: هزینه آموزش و احتمال خروج نیروی ماهر.
6. خرید لایسنس و نرمافزار بهعنوان خدمت (SaaS, Licensing)
استفاده از نرمافزارها و خدمات مبتنی بر اشتراک که نیازی به سرمایهگذاری سنگین برای پیادهسازی ندارند.
- مزایا: هزینه اولیه کمتر، بروز بودن نرمافزار.
- معایب: وابستگی به ارائهدهنده و مسائل حریم خصوصی/امنیت دادهها.
7. فراهمسازی از طریق پلتفرمهای نوآوری باز (Open Innovation)
شرکت در چالشها، هکاتونها، و همکاری با استارتاپها برای شناسایی راهحلهای نوآورانه.
- مزایا: سرعت، دسترسی به ایدههای تازه و مقرونبهصرفه.
- معایب: نیاز به مدیریت فرایند مشارکتی و ارزیابی کیفی ایدهها.
موانع رایج در اکتساب فناوری
- موانع مالی: هزینه بالای سرمایهگذاری اولیه و عدم دسترسی به منابع مالی مناسب.
- موانع قانونی و حقوقی: مسائل مربوط به مالکیت فکری، تحریمها یا مقررات وارداتی.
- کمبود نیروی انسانی متخصص: نبود کارشناسان برای نصب، بهرهبرداری و نگهداری فناوری.
- مقاومت سازمانی و فرهنگی: مقاومت در برابر تغییر، عدم پذیرش روشهای جدید کاری.
- مشکل در بومیسازی: فناوری وارداتی ممکن است با شرایط محلی، زبان یا زیرساخت سازگار نباشد.
- زیرساخت ناکافی: نبود برق پایدار، اینترنت یا امکانات مورد نیاز برای بهرهبرداری مؤثر.
راهکارها و استراتژیهای پیشنهادی
- تهیه برنامه جامع استراتژیک: شناسایی نیازها، اولویتبندی فناوریها و تحلیل هزینه-فایده.
- ترکیب مسیرها: استفاده از ترکیب خرید مستقیم، انتقال تکنولوژی و توسعه داخلی برای کاهش ریسک.
- سرمایهگذاری در نیروی انسانی: برنامههای آموزشی، بورسها و قراردادهای مشارکتی با دانشگاهها.
- ایجاد ساختارهای حمایتی: واحدهای مدیریت پروژه، تضمین کیفیت و پشتیبانی فنی.
- توسعه استانداردها و پروتکلها: تدوین دستورالعملهای عملیاتی و آموزشی برای یکپارچگی فناوری.
- جستجوی تأمینکنندگان معتبر و عقد قراردادهای پوششی: قراردادهای خدمات پس از فروش و انتقال دانش.
- ارزیابی مستمر: سنجش تأثیر فناوری بر عملکرد و اصلاح برنامهها بر اساس دادهها.
نمونه ای از اکتساب فناوری در یک محصول توانبخشی: اسکلت بیرونی (Exoskeleton)
معرفی محصول
اسکلت بیرونی یا «اکزواسکلت» نوعی دستگاه مکانیکی است که بهصورت پوشیدنی به بدن بیمار متصل میشود تا حرکت اندامها را حمایت یا تقویت کند. در حوزه توانبخشی، این دستگاهها خصوصاً برای بیمارانی که دچار فلج اندام تحتانی، سکته مغزی، آسیب نخاعی یا ضعفهای عملکردی هستند، کاربرد دارند.
مزایا و کاربردها
- افزایش استقلال حرکتی بیمار و کمک به بازآموزی الگوهای صحیح راهرفتن.
- کاهش فشار فیزیکی بر فیزیوتراپیستها در جلسات درمانی.
- امکان جمعآوری دادههای دقیق از الگوی راهرفتن برای ارزیابی پیشرفت.
- تسریع فرایند توانبخشی و بهبود نتایج بلندمدت.
چگونگی اکتساب و بومیسازی این محصول
- ارزیابی نیاز و تعیین مشخصات فنی: تعیین دقیق شاخصهای بالینی، وزن، اندازهها، سازگاری با بیماران محلی و قابلیت تعمیرپذیری.
- انتخاب روش اکتساب:
- اگر بودجه و زمان محدود است: خرید دستگاههای آماده از تولیدکنندگان معتبر همراه با قرارداد خدمات پس از فروش و آموزش.
- اگر هدف بومیسازی است: عقد قرارداد انتقال تکنولوژی یا شراکت با تولیدکنندگان خارجی برای مونتاژ محلی و انتقال دانش فنی.
- گزینه دیگر: همکاری با دانشگاهها و استارتاپهای داخلی برای توسعه نمونههای سازگار با بازار و فرهنگ محلی.
- آموزش و توسعه نیروی انسانی: آموزش فنی برای تیم فنی جهت نصب و نگهداری، و آموزش بالینی برای فیزیوتراپیستها و تیم درمان.
- پایلوت بالینی و ارزیابی: اجرای پروژه آزمایشی در یک مرکز توانبخشی برای سنجش اثربخشی، ایمنی و پذیرش بیماران.
- تعمیم و نگهداری بلندمدت: ایجاد زنجیره تأمین قطعات یدکی، قراردادهای خدمات و برنامههای بهروزرسانی نرمافزاری.
ملاحظات اقتصادی و اخلاقی
- هزینه و بازدهی: پیش از خرید، تحلیل هزینه-فایده انجام شود؛ ممکن است سرمایهگذاری اولیه بالا باشد اما در بلندمدت منجر به کاهش هزینههای درمانی و افزایش کیفیت خدمات شود.
- ارزیابی ایمنی و اثربخشی: رعایت استانداردهای بینالمللی و انجام مطالعات بالینی لازم است.
- دسترسی و انصاف: برنامهریزی برای تضمین دسترسی اقشار کمدرآمد یا بیماران مناطق دورافتاده (مثلاً از طریق سیاستهای یارانهای یا مراکز منطقهای).
نتیجهگیری
اکتساب فناوری نه صرفاً یک معامله تجاری، بلکه فرایندی راهبردی است که میتواند سرنوشت یک سازمان یا یک سرویس را تغییر دهد. از بررسیهای انجام شده در این مقاله چند نتیجه کلیدی بهدست میآید:
- اکتساب مؤثر مستلزم یک رویکرد ترکیبی و راهبردی است. خرید مستقیم، انتقال تکنولوژی، توسعه داخلی و همکاری پژوهشی هر کدام مزایا و محدودیتهایی دارند؛ ترکیب هوشمند این مسیرها بر اساس نیاز، ظرفیت و منابع سازمان، بهترین شانس را برای موفقیت فراهم میآورد.
- سرمایهگذاری در سرمایه انسانی بهاندازه سرمایهگذاری در تجهیزات اهمیت دارد. بدون آموزش بالینی و فنی، نیروی کار و تیم نگهداری، فناوری حتی اگر از نظر فنی پیشرفته باشد، نمیتواند اثربخشی بالینی یا اقتصادی مطلوب را بهدست آورد.
- بومیسازی و محلیسازی فناوری شرط ضروری پایداری است. سازگارسازی فناوری با شرایط فرهنگی، نیازهای بالینی محلی و زیرساختهای موجود، ریسک شکست و هزینههای نگهداری را کاهش میدهد و پذیرش کاربران را بالا میبرد.
- ارزیابی اقتصادی، اخلاقی و بالینی باید در همه مراحل انجام شود. تحلیل هزینه-فایده، ارزیابی ایمنی و مطالعات پایلوت بالینی پیش از تعمیم، از بروز هزینههای غیرضروری و خطرات احتمالی جلوگیری میکند.
- چارچوبهای قانونی، مالکیت فکری و قراردادهای خدمات پس از فروش باید از پیش روشن و حفاظت شوند. مدیریت ریسکهای حقوقی و قراردادی، بهویژه در پروژههای شامل طرف خارجی، برای تضمین تداوم سرویس ضروری است.
در قالب توصیههای عملی برای مدیران و سیاستگذاران نیز مطرح میکنیم:
- تدوین یک سند راهبردی سراسری برای اکتساب فناوری در سطح مؤسسه/مرکز درمانی که شامل اولویتهای بالینی، معیارهای ارزیابی، منابع مالی و جدول زمانی باشد.
- طراحی مسیرهای مالی ترکیبی (یارانه، وامهای توسعهای، شراکت عمومی-خصوصی) برای پوشش هزینه اولیه و نگهداری.
- سرمایهگذاری در آموزشهای میانرشتهای (فنی، بالینی و مدیریتی) و ایجاد مراکز آموزش تخصصی برای فناوریهای جدید.
- اجرای پروژههای پایلوت و مطالعات بهرهوری پیش از تعمیم در مقیاس بزرگ و استفاده از دادهها برای تصحیح راهبردها.
- تأکید بر مشارکت ذینفعان: بیماران، کادر درمان، مهندسان پزشکی و سیاستگذاران در همه مراحل طراحی و پیادهسازی.
در مثال عملی ارائهشده—اسکلت بیرونی توانبخشی—دیده شد که موفقیت پیادهسازی نیازمند تلفیق ارزیابی بالینی دقیق، قراردادهای انتقال دانش یا خدمات پس از فروش، برنامههای آموزشی و تحلیل اقتصادی است. پیشنهاد میشود برای فناوریهای پرهزینه و بالینیمحور ابتدا مسیر «پایلوت بالینی با حمایت تحقیقاتی» دنبال شود، سپس براساس نتایج به سمت تأمین محلی یا قراردادهای انتقال تکنولوژی حرکت گردد.
در پایان، اکتساب فناوری یک فرصت استراتژیک برای بهبود کیفیت زندگی و عملکرد خدمات بهویژه در حوزههای حساس مانند توانبخشی است؛ اما تبدیل این فرصت به نتیجه ملموس نیازمند برنامهریزی دقیق، منابع انسانی توانمند، سازگارسازی محلی و تعهد بلندمدت سازمانی است.
دکتر وحید راشدی
عضو هیات علمی و مدیر مرکز رشد فناوری تجهیزات پزشکی و توانبخشی
دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
نظر دهید